2777
2789
عنوان

مادر شوهر عوضیم

| مشاهده متن کامل بحث + 909 بازدید | 63 پست
همین ماه پیش همسرم ۱۰ تومن بدهکار مادرش بود نمیدونی چیکار کرد چقد بی احترامی کرد تا بهش پس دادیم

کوفتم جلوی همچین مادرخواهری نمیذارم 

کاش میشد از مردگان پرسید : آیا بالاخره رنج پایان یافت؟ 

برای فردا شب دعوتشون کن

دوس ندارم بیان

شوهرمو پدر بزرگ مادر بزرگش بزرگ کردن بخدا کلی واسه اونا احترام قائلم بارها بهم بی احترامی کردن حتی به بابام فحش دادن بخدا جواب ندادم و قهر نکردم باهاشون اما این زن فرق داره خیلی فتنه س میاد اینجا مارو بهم میزنه انقد نحسه هربار میبینیمش دعوامون میشه خیلی خاله زنکه

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

شوهرم خودش دوس نداشت که بیان فقط خجالت کشید اگرم بیان اینجا تکون نمیخورن رو مبل مثل پادشاه میشنن فقط ...

واییی بگو زده شدم ازشون حق داری تحمل خانواده نفهم بی درک خیلی سخته 


ولی اگه به من باشه فقط بحاطر شوهرت یه روز دعوتشون کن ک فقط شوهرت خجالت زده نشه دلم سوخت واسش واقعا

تقصیر اون نیست خانواده نفهم داره

گفت هیچ وقت دیگه به خونه برنمیگردم🥲

عصبانی بوده به چیزی پرونده 

یا اینکه یه لیست بفرست براش بگو اینارو بخر فردا دعوتشون کنیم 

هر هوس را به غلط عشق حسابش کردیم💔                              تاوان یا تقاص هرچه میخواهی نامش را بگذار؛من اما فقط میدانم؛خدا از اشکهای هیچکس نمیگذرد.

عصبانی بوده به چیزی پرونده یا اینکه یه لیست بفرست براش بگو اینارو بخر فردا دعوتشون کنیم

اگه دعوتشون کنم میگن پسرمون مجبورش کرده و میرن رو اعصابن

کلا خیلی چرتن نمیدونم چجوری توصیفشون کنم

دعوتشون کنم میدونم نمیان یا ایگه بیان تو قیافن

عزیزم مسعله این نیست دل اونارو خوش کنی تو اونارو تاج سرتم کنی ارزش نداره قدرتو نمیدونن مسعله فقط دل شوهرته ن اونا تو شامتو بپز دعوتشون کن خونه یا شوهرت بگه 

دیگ خود دانن اومدن ک اره نیومدنم ولش

میگفتی اشکال نداره تشریف بیارید

یه ماکارونی و سالاد شیرازی 

یا یه غذای ساده تو این مایه ها میذاشتی

بعد با خنده و...میگفتی ببخشید دیر اطلاع دادین وگرنه غذای بهتری تدارک میدیدم

میگفتی اشکال نداره تشریف بیاریدیه ماکارونی و سالاد شیرازی یا یه غذای ساده تو این مایه ها میذاشتیبعد ...

اونا از قصد دیر خبر میدن حتی وقتایی که برای شب نشینی میان میرسن جلو در ایفونو میزنن قبلش خبر نمیدن با اینکه بارها ازشون خواهش کردم زود خبر بدن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   zariqwp  |  19 ساعت پیش
توسط   bff_  |  1 روز پیش