خدا مامان بزرگم رو لعنت کنه همیشه من و مامانم رو می ندازه به حون هم ۳ظهر زنگ زد نمی دونم به مامانم چی گفت مامانم اومد باهام دعوا کرد همیشه همینه یه چند ماه پیش خاله ام یه فحش زشت بهم گفت خیلی ناراحت شدم اما مامانم جداب خاله ام رو نداد امروز هم که با من دعوا کرد الانم دارم گریه می کنم تو اتاقم
چرا مامانت اینجوریه 😐
خاله هام هم به جمع عمه ها پیوستن😂😂
من با مشاور اینجوری بودم ینی هرموقع مامانم با مشاور حرف میزد اینجوری میشد نمیدونم چی بهم میگفتن که مامانم تصمیم می‌گرفت هرررجور شده منو ببره تيمارستان برام دارو میخرید که مثلا بزور بده بهم
ولی وقتاییکه مشاور نمیرفتیم خیلی بهتر بود حداقل کاریم نداشت الکی گیر نمی‌داد
کاش مامان بزرگم بمیره
روانی شدم از دست اش
نمیذارن تو خونه خودمون آرامش داشته باشیم
روزی که بمیره آهنگ میذارم شادی می کنم
شوهرش وقتی مرد از خوشحالی زدم زیر گریه شب اش هم مثل دیوونه ها تو اتاقم داشتم می خندیدم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
10 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
