بچها من یه تایمی تو مدرسه خیلی حس میکردم پشت سرم حرف میزنن،یا مشاور مدرسه میره حرفایی که بهش میزنمو به ناظممون میگه،،،سر همین یه ایده احمقانه میشه اسمشو گذاشت،به ذهنم رسید،گوشیمو میبردم مدرسه رو ضبط صدا میزاشتم تو دفتر ناظما(جای گوشیا که تحویل میدادیم اونجا بود)،اینم صدا هارو ضبط میکرد تا ظهر که از مدرسه اومدم گوش کنم ببینم چی راجبم گفتن،ولی خب چیزای دیگم متوجه شدم،ناظممون داشت پشت یر مدیرمون حرف میزد فحشش میداد،درحالی که حلوش خم و راست میشه،،،
حالا این ناظمه انکار دشمن خونی منه،خیلی از من بدش میاد چون حجابم خوب نیست،هر چی میگه چشم نمیگم،نمیزارم هرجور دلش میخاد رفتار کنه،در کل یکمی لجباز و غدم متاسفانه...
امروزم بابام برا بار دوم رفته بود ثبت نامم کنه،این زیرآب منو پیش بابام زده بود،گفته بود دخترت خیلی بدحجابه و باید تعهد بده،(بچها اینم بگم که میدونه بابام چقد رو حجابم حساسه،میدونه اگه بابام بفهمه شر درست میشه،بعدم نمیتونست تو تایم مدزسه از خودم تعهد بگیره؟نمیتونست اونموقع که برا کارنامه رفته بودم ازم تعهد بگیره؟باید میزاشت قشنگ حلو بابام میگفت؟،من حس میکنم یه کرمی داشته میخاسته اذیتم کنه)
حالا نمیدونم به سرم زده همون ویسارو با یه آیدی شماره ناشناس برا مدیرمون بفرستم یکم حرص ناظمه دربیاد،میدونم کارم احمقانست اما خب نمیدونم چیکار کنم...
به نظرتون چیکار کنم؟این کارم ادم فروشیه مگه نه؟ولی کار اونم آدم فروشی بود