تو اتاق خوابم خونه جاریم هستم جاریم و برادر شوهرم تو پذیرایی خوابیدن دستشویی تو حیاط هست چجوری برم خیلی دستشویی دارم تا صبح نمیتونم نگهدارم زشت نیست اونا اونجا خوابن من برم دستشویی بیدار نمیشن برداشت بد نکنن یه وقت با شوهرم دعوام شد یه عالمه کتکم زد اومدم اینجا
وای برو دستشویی...
خانم چه تفکری هست که داری؟پاشو برو دیگه
شب انقد ساکته که صدای راه رفتن ادم میاد
بعد شما چجوری دعوات شده و کتکت زدن ک نشنیدن؟؟
ذهن مریض همچین تفکری داره
حتی اگر همچین فکریم میکنن برو... کلیه ها داغون میشن
ایراد نداره برو تا صبح که نمیتونی بمونی
چه مهربونن رفتی اونجا و اتاقشون به شما دادن
اون وقت من اگ مهمون بیاد خونم
شوهرم میگه زشته پیش من بخوابی پیش مهمون برو بخواب😐😑
خیلی حالم بده برادر شوهرم اینا هیچکس دنبال کاراش درست نمیره امروز از زندان به من زنگ زد گریه میکرد گفت من به غیر از تو هیچکس ندارم اگه تو نبودی خودم می‌کشتم اون وقت بیان سر قبرم گریه کنن و ... منم خیلی حالم بده از اون موقع حتی غذا نمیتونم بخورم همش میگم اون الان در چه حال هست
اسی این تاپیکت یادتهست،؟
شوهرت اصلا ارزش گریه و زارب نداشت 😞🙁
زنگ بزن کلانتری صورت جلسه کنه
بعدا میره برات عدم تمکین میزنه دستت ب هیج جا بند نیست
سلام عزیزم توی یکی از تاپیک هات درباره ی کهیر گفته بودی خوب شدی؟ من دو هفته است زندگی رو ازم گرفته تمام صورتم لبام و همه ی بدنم کهیره حتی توی سرم هم درومده میشه بگی چیکار کردی برای درمانت؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز