بچها خونه نامزدم بودم داشتیپ شام میخوردیم پدر شوهرم خاست اسممو صدا کنه بجای یوکابد گفت روبیکا گفتم عمو جان اتفاقا یه معلم داشتم خاسته بگه یوکابد بهم میگفته روبیکا مثل عقب مونده ها 😐😐😐😐وای از دهنم پرید این کلمه آخرشو گفتم ی لحظه کسی چیزی نگفت داشتم آب میشدممممم از خجالت نمیدونم این دهن بی صاحاب چرا بی موقع باز میشه به خدا اصلاااا قصد بی ادبی نداشتم ب اون اصلا هم ناراحت نشدم ک اسممو اونجوری صدا زد فقط ی لحظه انگار دهنم بی اراده باز شد ی چیزی گفتم
الان چند روز از اون موضوع میگذره منم یکی دو بار دیگه خونشون رفتم مثل اینکه انگار هیچ اتفاقی نیفتاده بود انگار اصلا حواسشون نبود چی گفته بودم هیچکسم هیچ بحثی نکرد ولی خودم بعد از چند روز هنوزم دارم گریه میکنم دارم از خجالت آب میشم