بیایید از حس کنفی که از این جادوگر گرفتم بگم ❌

سلام قشنگا روزتون بخیر ما دیروز غروب مهمون داشتیم این خانم همراه دخترش اومده بود خونه ی ما من هم به شدت خسته بودم از باشگاه اومده بودم برق نبود اومده بودن کولر گازی نصب بکنند اصلا یه وضعی این خانم تا میاد به همه چیز گیر میده رفتارش خیلی زشت نامناسب هیچوقت تاکید میکنم هیچوقت دلم نخواست و به خودم اجازه نمیدم به کسی بی احترامی بکنم چون تربیتم اینجوری نیست اما این خانم خیلی بد ذات اومده به مامانم میگه وای چرا انقدر این بچه لاغر شده مگه غذا نمیخوره چیزی مصرف می‌کنه😐؟؟ یا میگه نمیخوای شوهر بکنی گفتم من تازه هجده سالمه خیلی خیلی زود گفت نه میترشی ها یعنی اعصاب من ریخت بهم این زن بابام در اومد بهش گفت دختر من علاقه ای نداره مثل بچه های شما زود ازدواج بکنه من می‌خوام ور دل خودم باشه بابام خیلی رو من حساسه دیگه الان دیدم مامانم میگه پیام داده تو واتساپ امیدوارم بمیرید آخه یکی نیست بگه ما که هیچی به تو نگفتیم این چه رفتاری یا از مامانم میپرسه کولرتون چقد خریدید اون طلاهات چیکار کردی به خدا بعضی مواقع حس میکنم این مادرشوهر مامانمه