2777
2789
عنوان

در سن 42 سالگی دوباره درس خوندن

| مشاهده متن کامل بحث + 1633 بازدید | 106 پست
منم این طوریمعاشق فضای دانشگاه و درس خوندن و کتابخونه هستم.ولی بچه هام تمام وقتم رو پر میکنن😔همسرم ...

یه فکری به حال این وضع بکن گلم. حیفه جوونی میگذره بچه ها بزرگ میشن و میبینی دائم فدا شدی....به بچه ها هم برس ولی خودتم اون وسط فراموش نکن 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

همسر من خیلی دوست داره دکترای دوم بخونه یعنی گرایشش رو عوض کنه میگه ارشد بخونم مجدد که برای مصاحبه ا ...

من جای شما بودم به یک مورد پول ساز فکر میکردم حالا هرچی باشه. مثلا یک آموزشگاه کنکور گ، احداث یک مدرسه غیر انتفاعی، یک مهد کودک خصوصی، حتی یک مغازه ( اگر رشته تون را میدونستم بهتر میتونستم بگم بهتون)

یا حتی به جای لیسانس دیگه پسا دکتری بخونید هم حقوق داره هم فرصت پیدا میکنید توی شرکتهای دانش بنیان کار مربوط به خودتون را پیدا کنید و ...

خودم هم دانشجوی دکتری دولتی هستم درک میکنم چی میگید ولی قدم توی مسیری نذارید که از همین الان تهش را نمیدونید.

کاش این جمله را یک نفر دم کنکور به خودم میگفت.

و یک مورد دیگه اینکه اگر دوست دارید و شرایط دارید برای مهاجرت اقدام کنید.

کردم عزیزم بیگاریه این مدل تدریس کردن اصلا رس ادمو میکشن برای چندرغاز پول چندین سال پیام نور بودم

یعنی کلا استاد دانشگاه بودن به درد نمیخوره؟!یا مثه معلمی هست و استخدامی و حق التدریسی داره؟!!

کاربران عزیز لایک نفرماییییید🌈 کاربری خربوریدان دیگه نیست پس انقد به کاربری من گییییییر ندید😏نی نی یار عوض نمیکنه والا وگرنه هم خودم و راحت میکردم هم شما رو.فضولا🌚

خیلی خیلی خیلیاصلا یه همسن خودمو میبینم متوجه میشم چقدر همو میفهمیم در مقایسه با کسایی که دهه های بع ...

دقیقا خیلی زود گذشت دلم برای دورع دبیرستانم تنگ میشه چه نسل خوشگلی بودیم خاتمی اومده بود مدام جلسات پرسشگری بود کل حامعه جوون بود مانتوها رنکی دانشگاهها شلوغ جامعه زنده من تو گوگل دنبال اسم دوستام میگردم 

توقع رنج است 

یعنی کلا استاد دانشگاه بودن به درد نمیخوره؟!یا مثه معلمی هست و استخدامی و حق التدریسی داره؟!!

نه هیات علمی خوبه اشتباه برداشت نکنین 

منظورم این حق التدریسی هاست که ادمو به کار میگیرن برای چندر غاز من این حق التدریسی رو میگم

راستش من کارمندم و شغلم رو دوست ندارم  ولی خیلیا میگن نه تو که شغلت خوبه و نمی دونم به عنوان یه خانم عالی هست برات و اینا ولی من همیشه دوست داشتم یه شغل خلاقانه و هنری داشتم تا یه کار ثابت و روتین. الان بعد چند سال انگار روحمم به این قفس عادت کرده و حوصله ام نمی کشه برم سمت یادگیری چیزایی که تو جوونی دوست داشتم شایدم تنبلم نمی دونم. من سی و پنج سالمه و بچه ندارم همش روزا سرکارم یه کار تکراری و بقیه روزمم کارای خونه و ... گاهی جسته و گریخته کارای هنری می کنم اما راستش اونطوری دیگه انگیزه و استمرار ندارم . همش برا وقت گذرونیه انگار بعضی همکارام تو این مدت خوندن دکترا گرفتن من حتی دنبال اونم نرفتم

هیچ رنجی بالاتر از این نیست که خوشبختی رو نداشته باشید که میتونستید داشته باشید!
نه هیات علمی خوبه اشتباه برداشت نکنین منظورم این حق التدریسی هاست که ادمو به کار میگیرن برای چندر غا ...

آهان یعنی یا باید هیات علمی باشی یا حق التدریسی؟! غیر این دو تا نمیشه!؟

کاربران عزیز لایک نفرماییییید🌈 کاربری خربوریدان دیگه نیست پس انقد به کاربری من گییییییر ندید😏نی نی یار عوض نمیکنه والا وگرنه هم خودم و راحت میکردم هم شما رو.فضولا🌚

یه فکری به حال این وضع بکن گلم. حیفه جوونی میگذره بچه ها بزرگ میشن و میبینی دائم فدا شدی....به بچه ه ...

دقیقاااا فدا شدم😔فکر نمیکردم ازدواج و بچه داری اینقدر سخت باشه.بعد ازدواج خیلی تنها شدم.شما که دهه شصتی هستید میدونید رشته ریاضی خوندن و رتبه سه رقمی شدن چقدررررر زمان ما سخت بود.خیلی درس میخوندم.خیلیییییی.نه از اجبار ،عاشقانه میخوندم.ولی تا ارشد ادامه دادم و دکترا رو نتونستم ادامه بدم و حتی نمیتونم برم سرکار...

دائم منتظرم بچه ها بزرگ بشن یه کاری بکنم...

راستش من کارمندم و شغلم رو دوست ندارم ولی خیلیا میگن نه تو که شغلت خوبه و نمی دونم به عنوان یه خانم ...

ببین کارمندی همینه خلاقیت ادمو میگیره ...من دوستام که کارمندن با مدرک دکترا هم حتی راضی نیستن حتی. میخوام بگم بخشی از این رضایت از زندگی م به مدرک نیستا حس رضایت یه چیز درونیه و ماها باهاش درگیریم چون راضی نیستیم از خودمون. منظورم اینه فکر نکن اگر دکترا داشتی دیگه راضی بودی

دقیقاااا فدا شدم😔فکر نمیکردم ازدواج و بچه داری اینقدر سخت باشه.بعد ازدواج خیلی تنها شدم.شما که دهه ...

واقعا خود ازدواج انقدر چالش و مسئولیت داشت که شخصا از بچه دار شدن می ترسم و بی خیالش شدم. الانم حس بیخودی دارم چون بعد کار همسرم میره دنبال یادگیری و علایقش من باید همش فکر ناهار و شام باشم.

هیچ رنجی بالاتر از این نیست که خوشبختی رو نداشته باشید که میتونستید داشته باشید!
دقیقاااا فدا شدم😔فکر نمیکردم ازدواج و بچه داری اینقدر سخت باشه.بعد ازدواج خیلی تنها شدم.شما که دهه ...

میفهمممت ما دهه شصتی ها همش در حال دویدن بودیم...


نه منتظر بچه ها نمون عزیزم. چون اون وقت بخاطر اینکه از خودت گذشتی حس خلا بیشتری رو تجربه میکنی . حتما یک جایی این وسط برای انجام کاری که خودت دوست داری باز کن حتما حتما

واقعا خود ازدواج انقدر چالش و مسئولیت داشت که شخصا از بچه دار شدن می ترسم و بی خیالش شدم. الانم حس ب ...

دقیقا خود ازدواج و تحمل خانواده همسر خودش یه چالش بزرگ بود خصوصا برای ماها که تا قبل ازدواج سرمون فقط توی کتاب بود و از آزار و اذیت و حاضر جوابی هیچی نمیدونستیم.اون بحران رو با افسردگی رد کردیم افتادیم تو سختی های بچه داری....

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز