در سن 42 سالگی دوباره درس خوندن

ممنونم🌺

آره حتما به فکرشم

نه اتفاقا چون می دونستم با دکترا هم راضی نمیشم دیگه نرفتم دنبالش وگرنه امکانش رو داشتم. وقتی هفت سال پشت سر هم درس خوندم تا ارشد ولی ازش لذت نبردم برا چی ادامه اش بدم؟ من یه کم طرز فکرم فرق داره اینکه بقیه بهم بگن دکتر فلانی یا اینکه کارمند رسمی جایی باشم و به قول بقیه شغل ثابت و فلان برام ارزش خاصی نداشت و نداره من دوست داشتم از کاری که انجام میدم از درسی که میخونم لذت هم ببرم اون وقت دیگه شاید درآمدش هم برام مهم نبود در حالی که الان یکسره از درآمدم می نالم و با همه این چیزا بازم از تغییر می ترسم میگم که کلا کارمندی خواه ناخواه آدم رو ترسو می کنه و قانع. نمی دونم زمان ما زیاد علاقه ما مهم نبود بیشتر پدر و مادر برامون تصمیم می گرفتن الان خوشحالم که بچه ها راحت تر میتونن انتخاب کنن و والدین دیگه مثل زمان ما هنر خوندن یا یادگیری مهارت  رو یه انتخاب غلط نمی دونن

چه جالب نمی دونستم 😄 حالا من که در سطح شما سواد ندارم مدرکم لیسانس هست اما نظرم اینه که یه گریز بزنید به زمان درس خواندن و دانشگاهتون. اگه اون زمان با علاقه و اشتیاق درس می‌خواندید دوباره درس خوندن خیلی هم خوبه ولی اگه از سر رفع تکلیف یا به اجبار می خوندید به نظرم تامل کنید تو شروع این کار. غیر درس خوندن هم میشه خیلی کارهای دیگه کرد چون وقت آزاد دارید. می تونید تو کارهای عام المنفعه شرکت کنید. تو خیریه ها فعالیت داشته باشید اگه هنر دوست دارید مهارت یاد بگیرید و آموزش بدید و اگر واقعا درس خوندن بهتون آرامش میده نه اضطراب خیلی هم عالی هست حتما دوباره شروع کنید🌹

منم با خانواده همسرم و خود همسرم سر طرز فکرشون مشکل داشتم به قول شما ما فقط درس خوندیم و سرمون تو کتاب بود دیگه فکر می کردیم همه چی مثل قواعد و اصول داخل کتاب هاست و دو دو تا میشه چهار تا ولی زندگی واقعی خیلی فرق داشت و ما مهارت مواجه شدن باهاش رو نداشتیم. این شد که دو برابر اذیت شدیم تا بتونیم یه چارچوب برا خودمون بسازیم طول کشید. من یه زن مستقل و تحصیلکرده با یه خانواده سنتی که هنوز معتقدن عروس فقط باید چشم بگه به همه چی و سکوت کنه وگرنه بی احترامی شده بهشون دیگه خودت ببین چه چالشی داشتم برا همینم قید بچه رو زدم با اینکه سالهاست ازدواج کردم

کار خوبی کردی و بهت تبریک میگم بابت انتخابت و همسر همراه و بادرک و شعورت. امیدوارم بعد از اینم بتونی تصمیم خوب و درستی بگیری برای ادامه مسیر زندگیت

😘موفق باشید دوستم

سر دفتری مدت زیادی آزمون برگزار نشد و الان دوباره دارن برگزار می‌کنم چه تضمینی هست درست تمام بشه و دوباره آزمون بزارن

ب نظرم ی مغازه حتی پوشاک هم بزنی بیشتر سود داره برات و آینده بهتری داری

دقیقا تمام جملاتتون رو درک میکنم.

من هم با همین طرز فکر ازدواج کردم.که محبت،محبت میاره. احترام،احترام میاره...غیبت نکنیم دروغ نگیم دل نشکنیم.به پدر مادر اخم هم نکنیم .. خلاصه مطالبی که توی کتاب ها میخوندیم.وقتی ازدواج کردم دیدم آدم ها و دنیا خیلی با مطالب کتاب ها فرق دارن.خیلی باید پخته باشی که مفهوم نیش و کنایه ها رو بفهمی.به قول شما چندین سال طول کشید تا فقط بفهمم چطور باید رفت و آمد کنم...بار سنگین روحی روانی رو متحمل شدم.مبتلا به حملات پنیک شدید شدم.و همین هادر کنار تنهایی، باعث شد از کار و درسی که اینقدر براش زحمت کشیدم فاصله بگیرم.

ولی خب الان با واقعیت ها کنار اومدم.امیدوارم از این به بعد مسیر برای من ، شما و امثال ما هموار و به دلخواه باشه.

میتونی شروع ب خوندن حقوق کنی و بعنوان دستیار کنار همسرت باشی تا درست تموم بشه فقط آزمون های حقوق سختهذاز همون اول بخون ک سریع قبول بشی چون واقعا معلوم نیست اگه دوباره قطع شدن چقدر بعد برگزار بشن