پدر مادر شوهرم عمل کرده و بیماستانه حالش خیلی بده امشب دیدم مادرشوهرم واقعا ناراحته دلم نیومد به همسرم گفتم شب خوابش نمیبره بریم من تا صبح باهاش صحبت کنم گناه داره
همسرم توی اتاق خوابید و من تاصبح با مادرشوهرم صحبت کردیم و خاطره گفتیم
من خیلی بی تجربم بنظرتون کارم صحیح نبوده؟(میدونم یکم پرروان یعنی چند دفعه رو دادم یه سری کارا شد وظیفه ولی خب ...)
خواهر شوهرم شهر دیگه ای هستنو تنهاس ایشون