چرا همش دل بسته آدمای بیخود میشم خدا چرا هیچکس منو دوست نداره اونم بد بود خودش گفت بدم باور نکردم خوشحال میکرد چشمامو بستم
بهم کمک کن خدا نزار بفهمه ازش خوشم میاد نزار خدا خواهش میکنم آبروم نره این دفعه غرورمو حفظ کن
خدا بهم یه کار خوب درست بده پولدار شم
خدا کاری میخوام همه وقتمو با عشق بگیره
خدا التماست میکنم من پزشکی قبول شم هفت سالی داشته باشم که اگه وقت اضافه پیدا کردم برم بیرون و مسافرت خدا التماست میکنم من میدونم مناسب ترین شغل برا من اینه یکار کن هر چی سوال تو کنکور جواب دادم درست باشه یه درصد بگیرم حتی شده آخرین نفر من وارد پزشکی بشم خدا احساس میکنم هیچکس دوستم ندارم حتی خانوادم به بهونه نداشتن نمیدن بهم خدا مگه من دختر پر توقع ام چرا نمیاد بگه هر ماه این دوتومن برا تو دختر هر چی میخوای بگیر همش ندارم ندارم به بار فکر نمیکنن دختره به موقع فشار باعث نشه برا این چیزا بره با یه پسر من که نمیرم بخاطر پول ولی به ذهنم میاد چقدر نرفتم دانشگاه آزاد بخاطر اینکه نداریم برا اینکه محتاج کسی نباشم خدا اگه یه ذره دوستم داری کمکم کن تو درس موفق بشم اونقدر رشته ای که قبول میشم خوب قابل احترام باشه خدا حس ناراحتی و دوست نداشتی بودن دارم خدا کمکم کن من دیگه نمیخوام کنکور بدم بهم به کار خوب بده خدا چیکار کنم پزشکی قبول شم من چیکار کنم خدا مشکل از منه یا اون آدما جوری رفتار میکنن من فکر کنم دوستم دارن چرا احساس کردم برام ارزش قائله باید همون موقع که جواب منو میداد جواب مریمو نمیداد می‌فهمیدم یه روز منم براش مثل مریم میشم خدا التماست میکنم منو ننداز تو عشقی که برای من نیست خدا شاهده این دفعه نمیگم امیدوار باش شاید ی روز رسیدی این دفعه سنگ میشم قلبمو از جا در میارمااا دیگه طاقت یه شکست عشقی دیگه ندارم
