من از ۳۰ فروردین تاپیک زدم به شوهرم شک کردم به شوهرم شکاک شدم گفتم تو یکی از اتاقای شرکت باویکی رابطه جنسی داشته و صداشو از پشت گوشی فهمیدم بعدا فهمیدم کاری نکرده از دوربینای شرکت و یه بارم تاپیک زدم گفتم یعد دوسال الان یادم افتاد چند سال پیش لیوان خونم رژ لبی بود که رژش با من فرق داشت در صورتی که الان میگم شایدم فرق نداشته همه اینارو تاپیک زدم برید بخونید جیگر شوهرم رو دو ماه خون کردم که تو به من خیانت میکنی و رفتم مشاور و مشاور گفت وسواس فکری که قبلا داشتی تبدیل به وسواس رابطه شده گذشت تا اینکه جدیدا فهمیدم خیانت میکنه و به مشاور هنوز نگفتم چی شده من رفته بودم خونه بابام و به شوهرم گفتم تا ریش قالی رو علامت زدم رفتی خونه میفهمم پس نرو خونه وقتی نیستم وقتی رفتیم باهم خونه سطل اشغال رو نگاه کردم دیدم یه جیز کاندوم ماننده دست کردم دیدم دستمال کاغدیه شوهرم رفت دسشویی در باز بود وسط دسشویی دیدم دستش کاندومه که بعد فهمیدم توهم زدم چون وایسادم دم دسشویی با در باز گفتم کارتو بکن جلو من و بعد رفتم کل دسشویی رو گشتم چیزی نبود رفتم تو اتاق و شروع کردم شمردن کاندوما از بس استرس داشتم دیدم کاندومایی که سه هفته پیش بدون اینکه شوهرم بدونه مخفیانه شمردم کم شده من سه هفته پیش رفتم دیدم سه تا جعبه داریم و از سه تاجعبه مجموعا ۹ تا کاندوم کمه بسته های کاندوم ۱۲ تایی بودن هر بسته از ۱۲ کم میکردم و بعد جمع میکردم البته نمیدونم از ۱۲ کم میکردم یا نه چون روش نوشته ۱۲ تا میگم از ۱۲ کم کردم و خب گفتم اینارو سال اول ازدواج استفاده کردیم و گذشت و انداختم تو کشو تا اینکه رسید به اون شبی که براتون گفتم دست شوهرم کاندوم دیدم و دوباره کاندومارو چک کردم دیدم از ۹ تایی که کم شده بود رسیده بود به ۱۹ تا ۱۰ تا چحوری کم شده خب نشستم فکر کردم گفتم شاید اشتباهی کردم سه هفته پیش تو شمارششون گفتم تو بسته ی کاندوم کاندوم ها به صورت دوتایی چسبیدن و باید برا جداشدن برش بخورن چون تو بسته اول یکیشون تک افتاده بود و از قبل بازکردنش اشتباهی میگفتی چون اینو دیر تر از بقیه خریدیم اصلا استفادش نکردیم تا باز کردی دیدی هر چی هست جفتیه و یکیش برش خورده گفتی یکیش کم شده و استفاده کردین همون سال ازدواج وفکر کردی کلا یکیش کم شده و نشمردیشون و از ۱۲ تا که کلش هست کم نکردی فقط چون یکیش برش خورده بود فکر کردی کلا یکی کم شده رفتم بسته دوم ۳ تا ازش کم شده بودنمیدونم دفعه اول شمارشم همینقدر کم بود یا نه ولی استفاده شده بود و همچنین بسته سوم رو هم همینطور ولی چیزی که اذیتم میکنه اینه بسته سوم ۳ تا دونه بیشتر الان توش نیست یعنی ۹ تاش کلا کمه الان میگم اگر تو شمارش اولم ۹ تاش کم بوده دفعه اول چجوری کلا از مجموع ۳ بسته ۹ تا کم شده بوده با کم و وجه کردن و جمع زدن من؟ چون اون دو بسته اول هم استفاده شده بودن تو شمارش اولم اگر از اول این ۹ تا توش نبوده اون دوتا باید کامل پر میبودن که نبودن اصلا و هر جور حساب میکنم میبینم تو بسته سوم بیشتر از ۳ تا باید باشه و ازش کم شده که وقتی با کمبود بقیه بسته ها جمع میشه بشه ۹ تا نه اینکا خودش تنهایی ۹ تا کمبود رو به دوش بکشه بعد میگم شاید دفعه اول اشتباه از ۱۲ تا کم کردی شاید بسته دوم رو از ۱۲ تا کم کردی بسته سوم رو از ۸ تا ولی اخه چرا باید از ۸ کم کنم روش نوشته ۱۲ تایی مگه انقدر خنگم من؟ ببینید من دو ماه قبل این اتفاق که اصلا بخوام برم سر کاندوما برا بار اول بشمارم دم داروخونه دستش کاندوم دیدم تا اومد تو ماشین بهش گفتم کاندوم خریدی گفت برا چی بخرم اگر نیاز دارم تو خونه داریم ولی من کل ماشینشو گشتم فکر کردم تا اومده تو ماشین انداخته زیر صندلی ماشین ولی پیدا نکردم چیزی و بعد فهمیدم دستش کاغذ بوده یکباری جلوش سر کشو کاندوما رفتم و دید ولی فکر کرده بود شاید دارم چیز دیگه تو کشو نگاه میکنم چون خیلی چیز هست اون تو یه بارم جعبشو دستم گرفته بودم ولی در کشو بسته بودم فکر کرده شاید اینکه دستمه جعبه قرصی یا جعبه چیزیه منم بعدش اومدم بیرون اون تو روشویی چیز میشست گفتم اینارو علامت زدم نری سرشون فکر کرده من قرص و چیزای شخصیمو گفتم اسم کاندوم رو نیاوردم الانم بهش میگم یادنه بهت میگفتم و اینکارو میکردم جلوت میگه نه نگفتی نمیدونم یادم نیست الان بهش میگم نکنه دادی دوستت میگه نه ندادم اخه اگرم بگه دادم میدونه باید جلوروم زنگ بزنه دوستش و روبه روکشی کنه چون سر قضایای دیگه تو زندگیم اینکارو کردم
میگه تو وسواس داری بریم پیش مشاوره قول میدم خوب بشی میگم اره دیگه میخوای بری به مشاوره بگی دیونس این و پشت وسواس من خیانتتو قایم کنی بهش میگم از کاندوما که کم شده عکس دارم حافظه گوشیم پره الان نمبتونم بکنم تو چشمت میگه عکستم ببر مشاور نشون بده من چیزی برنداشتم یه چند باری از بس استرسم بالا بود گفت اره برداشتم انداختم اشغال یامیگه برداشتم پرت کردم تو کشو رفته زیر قالی بعدمیریمپیداش میکنیم بحث میکنم باهاش بعدش میگه الکی گفتم استرست بیاد پایین دست از سرم برداری