من سنتی ازدواج کردم یادم نمیره خجالت میکشیدم از اینکه برم خونشون اون موقعه بحث اشنایی خانواده ها بود هروقت موقع رفت امد میشد من بهونه میاوردم جیم میشدم 😂از خجالتم
اصلا شوهرمو نمیشناختم فکن روز اولی که دیدمش اون پرو نشست جلو من من خجالت میکشیدم نگاش کنم ولی اون پرو پرو نگاه میکرد ولی کم کم شناختمش خداروشکر خوبه