ازش خسته شدم..همش حرف من رو میبره تو فامیل..با پسرعموم عقدم ..دیروز عموم اومده میگه جمع کن تا عروسی میگیریم بیا خونه خودمون گفتم چرا؟؟
میگه ریز کارات رو تو فامیل جار میزنه....مثلا یه شب من بخاطر گرمازدگی بیمارستان بستری بودم گفته یه شب خونه نیومده..من با این دیوانه چکار کنم؟از طرفی نمیخام زود عروسی بگیرم..با عجله که نمیشه...