خاه شوهرم داشت پشت گوشی درد و دل میکرد
با مامانش دعواش شده
مامانش بهش گفته امیر و زنش ترو یاد میدن ک طلاق بگیری ( منظورش منو شوهرمه) بعد بین حرفاش میگفت ب مامان گفتم اگ تو پشتم نیستی ب امیر میگم کاری کنه کمکم کنه بتونم طلاقمو بگیرم
میگ مامان گفته امیر هنوز نمیتونه زنشو جمع کنه بیاد برای تو صاحب بشه!!!!
راستش بهم برخورد مگ چیکار کردم ک شوهرم نمیتونه جمعم کنه!؟؟
باز خاهرشوهر حرفو عوض کرد نشد جوابشو بدم فقط گفتم مگ چیکار کردم ک امیر نمیتونه منو جمع کنه
اینی که با بچش این میکنه با تو قطعا بدتره جدی نگیر
اگه می‌تونی کمکش کنید
يني امير بچست همين منظور خاصي نداشته پي حرفو نگير
توروخدا پشتش بگیرین اخم نکن ازش مادرش راهش نداه یعنی
قاطی نشو بکش از وسط بیرون همه کاسه کوزه ها سرت می‌شکنه. گوش شوهرتم بگیر بگشش بیروون
یعنی امیر تو جایگاهی نیست که بزرگتری کنه،ول کن
تو همونی بودی که پیش مادر شوهرت زندگی میکردی؟
مشکلش چیه که اومده قهر
عزیزم شما به دل نگیر اصلا منظور بدی نداره
ایشون میخاد دخترشو بفرسته سر خونه و زندگیش به هر قیمتی هم که شده اصلا هم متوجه نیست چی داره میگه
گناه داره در این شرایط بَد شما پناه خواهر شوهرت باش
خدا برات جبران میکنه عزیزدلم
و ببین اگه مشکلش قابل حله با خواهر شوهرت خواهرانه و دلسوزانه صحبت کن
