دو ساله تو رابطم قصدمون جدیه تا بحث ازدواجم میشه مامانم میگه تا سه سال دیگه تو ازدواج کردی گفتم مادر من شما که نمیتونی برای آینده ی من تصمیم بگیری باید ببینم کی شرایطش جور میشه بحث خواستگاری هم بشه که میگه باید حتما خونه داشته باشه منم میگم شما وقتی دنبال پسر خونه داری پس باید صبر کنی وقتی طرفم خونش اماده نیست من نمیتونم بگم پاشو بیا خواستگاری که ،اینجوری هم میگم میگه من خودم برات کِیس خوب پیدا میکنم واقعا اینو میگه انگار آب جوش میریزن رو سرم در صورتی که دوست پسرم واقعا کاری و مسئولیت پذیره و به اندازه ای که داره هم خرجم میکنه و همو خیلی دوست داریم ولی مامان من همش دنبال ادمای بالا بالاست هرچند خودمون وضع مالیمون خوبه نمیدونم چطور باهاش رفتار کنم که نظرش عوض شه خیلی مودیه یه بار از دوست پسرم تعریف میکنه یبارم اینجوری میگه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
کاری باشه و با شخصیت و عاقل و منطقی بقیش درست میشه مگه همه خونه دارن یا داشتن از اول!؟ البته بچه هم ...
واقعا برای منم همینا مهمه بعلشم الان کسی زیر ۲۵ ازدواج نمیکنه منم تازه ۲۱ سالمه وقتی شما دستور میدی باید خونه داشته باشه بعد بیاد جلو پس نباید عجله کنی دیگه
واقعا برای منم همینا مهمه بعلشم الان کسی زیر ۲۵ ازدواج نمیکنه منم تازه ۲۱ سالمه وقتی شما دستور میدی ...
آخه خداییش کدوم جوونی الان تو این وضع اقتصادی خراب جامعه خونه داره مگه یه عده کم اون باباشون داده دیگه خودشون تلاش نکردن براش که اتفاقا خواسته تو به جا و منطقیه