یه بارم من به همسایه امون گفتم بچه رو بذارم پیشت کرونا بود نمیخواستم ببرم مهد، گفتم مهد هرچند میده من دوبرابر بهت میدم حتی لازم نیست پوشکشو عوض کنی میام سر میزنم وسط روز ، خدا شاهده یه کولی بازی راه انداخت یه جنجالی به پا کرد بیا و ببین میگفت من مسافرتام کم نمیشه شوهرم ظرفهای منو میشوره بیام برات بچه نگه دارم؟
بعدشم گفت کلی طلا دارم شوهرم نمیذاره آب تو دلم تکون بخوره
جالب اینکه خودش محصولات آرایشی نفیس میفروخت پورسانت میگرفت شوهرشم خادم مسجد بود