همسایه ما در خونه و در حیاطو رو زنش قفل کرده رفته خونه مامانش ناهار خورده و خوابیده شام هم خورده و خوابیده تا صبح بعد صبحانه هم خورده بعد رفته خونه خودشون .
مادر پسره میگه این جوری باید با عروس رفتار کرد و همش پسرش رو تشویق می کنه به خاطر کارش
زنه هم کسی رو نداره که کمکش کنه مجبوره تحمل کنه اگه هم حرفی بزنه با چماق و کمربند مادر شوهر و شوهره می افتن به جونش
زنه خیلی ساده است حق نداره گریه هم کنه اگه گریه کنه شوهره دوباره میزنتش
شوهرش معتاد هم نیست فقط از مادر شوهره دستور می گیره بچه نداره همش هم بهش طعنه می زنه میگه اجاق کور اجاق کور