من ۷ سال با یکی بودم خیلی وابستش بودم
بخاطر دعوا و لجبازی و تهدیداش و ابرو ریزی که میخواست کنه
کات کردیم
من ۳ ماه با این پسره بودم هیچ حسی بهش نداشتم
همش با خودم میگفتم اولاشه شاید حس پیدا کنم
خیلی وقتا بیرون میپچوندم خیلی وقتا هم بهش میگفتم به اون قبلیه وابستم یا براش گریه میکنم
ولی این پسره خیلی وابسته شده بود
من چند روز پیش با اکسم حرف زدم چون واقعا اینو دوست دارم کلا اشتباه کردم رفتم با این تو رابطه
فکر کردم بگذره خوشم میاد ازش ولی اینجو نشد هیچ وقت
بعد رفتم به این پسره گفتم
گفتم ببخش منو من به این حس دارم از تو خوشم نمیاد حسی بهت پیدا نکردم
با زندگی منم کاری نداشته باش فلان خواهرش اومده بود یه سری جلو در رفتیم بیرون میگفت چیشده گوشی ما رمز نداره ما همچیو میخونیم تو گوشی همدیگه
خلاصه گذشت یه روز صبح اومد جلو در
برگشت داد زد
منم گفتم صداتو بیار پایین میخوای همه بفهمن رفتیم یکم اونورتر گفت داداشم خونه نمیاد فلان گوشیش زدن روانی شده فلان شده
همش میگفت مامانت بیداره منم میگفتم میخوای بری لو بدی خودتم میوفتی تو دردسر
چون خانوادم مشکل دارن با کسی تو رابطه باشم
جلوم گریه کرد آخر یدونه زد زیر گوشم!
منم هیچی نگفتم
خودش حتی وقتی رفتیم تو رابطه گفت رابطه شما چیزی پیش بیاد ربطی به رفاقت ما نداره ها
ولی الان اینجور کرد
اصلا چه حقی داره بیاد بزنه زیر گوش من؟
برم جلو درشون؟