ببین توضیحش سخته
پدرم من مثل همسر شما آدم قانع و منفعلیه اما بسیار زحمتکشه،، تمام عمرش کار کرده اما براش مهم نبوده که خونه و زندگی بهتری داشته باشه
برعکس مادرم برای مهم بوده
و پدر خودشو درآورده
قطعا اگر مادرم تلاش نمیکرد ما زندگی بهتری نداشتیم و شاید الان یقه ش رو میگرفتیم که چرا فلانکارو نکردی برای ما؟
ولی طفلی تمام عمر صرفه جویی کرده به خودش نرسیده و عادت کرده به همین سیستم
باورت میشه هنوزم وام برمیداره قسط میده؟ برای هر چیری که بشه!
بدن خودش رو از بین برده
هنوزم حاضر نیست برای راحتی خودش هزینه کنه، میگرده ارزونترین جا رو پیدا میکنه، فاجعه است
شاید برای همینه که ما بچه هاش به نوعی یه طور اختلال رفتاری داریم و من برام هیچی مهمتر از راحتی خودم نیست
خونه اجاره ای میشینم اما ۱۵ ساله کارگر دارم که کارامو بکنه، محاله جز ماشین خودم و تاکسی سرویس با چیزی جایی برم، حتی اغلب خریدم رو میگم برام بیارن تا توی خونه
تنبل نیستما، ولی انگار همش میترسم مثل مادرم بشم