اول بگم که دوستم همسن و سال خودمه و یه نوجوون محسوب میشه که استقلال مالی هم نداره و ماهیانه ی خیلی زیادی ام فکر نکنم از خونوادش بگیره تاجایی که من میدونم
این دوستم خیلی اورثینگ داره و هرچند وقت یکبار تجدید خاطرات میکنه و غر میزنه
حالا الان بحث امشبون برای روز مادر سال پیش بود
سال پیش به زور تونست پول جمع کنه تا برا مامانش یه کفشی که دیده بود و بنظرش خوشگل بودو براش بخره
درحالیکه همون زمان میگه باید یه جزوه هم میخریدم که واجب بود ولی اونو نخریدم تا بتونم مامانمو خوشحال کنم
حالا
با این وجود
بلافاصله بعد از اینکه کفشو به عنوان کادوی روز مادر بهش میده ، مامانه شروع میکنه قیافه و لب و لوچه اومدن مثل اینکه
و این دوست من خیلی ناراحت میشه
و بهش میگه اگر دوستش نداری من میرم عوضش میکنم با یه کفش دیگه
و جالبه که مامانه گفته اره برو عوضش کن
دوستمم اینهمه راهو دوباره هلک و ولک پاشده رفته بازار و کفشو عوض کرده
و اینسری کفشو با سلیقه ی خود مامانش خریده
ولی بازم وقتی برمیگرده و کفشو بهش میده مامانه لب و لوچه میاد
و الان یکساله از روز مادر گذشته و دوستم میگه هنوز یکبارم کفشرو نپوشیده
و منم بهش گفتم حالا که مامانت اینطوریه اصلا دیگه کادوی روز مادر براش از امسال هیچی نگیر ، فقط تبریک بگو
و بگید که ایا درسته این حرفی که من زدم با این وجود، یا نه؟