آخی مامان قشنگم از دستم رفت مامانم دستش شکسته بود 10روز تو بیمارستان بستری بود لعنتی ها گفتن باید دستش عمل بشه مامانم بیمارستان زجرکش کردن تا بخوان عملش کنن آخرشم گفتن اکسیژن خونش پایین نمیتونه عمل کنه 5بار عملش عقب افتاد همشون میگفتن صبح تا شب غذا نخورده مامانم ضعیف شد سرم های که بهش زدن بخاطره پارکینسونش اون هام خیلی قوی بود وقتی آوردمش خونه دیگه مثل قبل نبود زیاد نمیتونست غذا بخوره بلند بشه یه کم زخم بسترم گرفته بود 31حرداد لعنتی اومدم به مامانم شیر دادم یدفعه حالش بد شد رو دستم افتاد اورژانس لعنتیم دیر اومد وقتی اومد مامانم رفته بود الان 25روز که دیگه مامانم نیست دارم دق میکنم حالم بد کاش مامانم بیاد بخوابم تا به کم آروم بشم چیکار کنم مامانم بیاد بخوابم میترسم مامانم ازم ناراحت باشه باورم نمیشه که مامانم دیگه نیست وای خیلی سخته خیلی نفس کشیدن زندگی کردن مرده متحرک شدم 🖤💔🥺😢🕯️😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭