2777
2789
عنوان

شوهرم دنبال یکی میگرده ❌

| مشاهده متن کامل بحث + 594 بازدید | 57 پست
خوشبختی تو چی میبینی این مهمه

این سوال و ازش بپرس

سعی کن به  جوابش فکر کنی 

و دیدگاه تو اصلاح کنی 

اما از نظر من، خوشبختی یعنی چیزی که حال دلتو خوب کنه ،حتی اگر برای 2 ثانیه باشه، اما آسیب طولانی مدت به بقیه زندگیت نزنه... 

مثلا تو پارک دارید راه می رید، یهو یکی. بزنه پس کله ات، و قرار کنه، توهم مثل فیلمای کلیشه ای بیوفتی دنبالش، نمیخندی؟هیجان زده نمیشی؟این رفتار بچگانه است ولی حس خوش بهت نمیده؟ 

همه چی برمیگرده  به دیدگاه ادم ها، شوهر تو میخواد از هرچیزی برای خودتون، خوشبختی و لحظات شاد بسازه ،اما تو به شادی لحظه ای اون داستان فکر نمیکنی،به منطق اون فکر میکنی

.. 

منطق خنده به لبت میاره ؟

رها باش، بخند، با په پاش بگرد و خرج کن، زندگی کن! 

بدرک که منطق بزرگسالی چی. میگه 


تو کتاب کفتارها از هیچ شیری به نیکی یاد نمیشه!⚔️
از لحاظ سنی کهومناسبید ولی وفتاراتون بهم نمیخوره باید بهش بگی که خوشت نمیاد یا سعی کنی همراهیش کنی

خوشم ک میدونه نمیاد ظاهرا مرعات میکنه اما باطنش میفهممم خودمم نمیتونم بهش برسونم 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چرا دنبال ی مرد غد و ی دنده ی اخمو و بی احساس میگردی 

فقط 20 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

‌‌‌م‍‌ن #کینہ ای ت‍‌ری‍‌ن آدم #م‍‌ه‍‌رب‍‌ونہ ای‍‌ن ش‍‌ه‍‌رم :)!🖤─

این سوال و ازش بپرسسعی کن به جوابش فکر کنی و دیدگاه تو اصلاح کنی اما از نظر من، خوشبختی یعنی چیزی ک ...

ی عمر اینجوری زندگی کردم واس همه چی فکر کردم مراعات بقیه کردم به کسی بدی آسیب نزدم  اما الاان ی ادم دلمرده افسرده ام ک کارم به روانشناس قرص رسیده دیگ توانی ندارم

مادر من 40 و خورده سالشه، من دختر جوون هستم

اون روز یهو ی یخ انداخت تو پیراهنم و قرار کرد

خیلی بچگانه است این رفتار

ولی شده یکی از خاطراتی که هر وقت میگیم، کلی میخندیم،اثر اون حس خوب تو روحمون ریشه کرده... 

منطق زیادی اذیت کنندست 

و مثل قفسه



تو کتاب کفتارها از هیچ شیری به نیکی یاد نمیشه!⚔️
چرا دنبال ی مرد غد و ی دنده ی اخمو و بی احساس میگردی

نمیدونم شاید دنبال کسی که پخته تر رفتار کن حد مرزش بدونه ... نمیدونم شاید افسردگی دارم شاید سختی زیاد کشیدم خسته ام دلمرده ام الان روانشناس میرم قرص میخوام شروع کنم چون  یگ توانی ندارم

من درک می کنم چی میگی...من سال ها ست این جورم و از وقتی یادم میاد و خودم رو شناختم این جور بودم...بابت همون همیشه می گفتم من با کسی که اختلاف سنش باهام کمه خوشم نمیاد ازدواج کنم...حتی یادمه یه مدت کوتاه با یه نفر آشنا شدم ۳/۴ سال از من بزرگ تر بود رفتاراش برام غیر قابل درک بود...من اون حد از شوق و ذوق برام بی معنا بود...هر روز حرف زدن و دیدن هم دیگه نامفهوم بود...گذاشتمش کنار...الانم که با همسرم ۱۰/۱۱ سال اختلاف سن دارم روحیه ام با همسرم فرق داره...میگن نه اختلاف سن فلان زن دلمرده میشه و فلان اما ما کاملاً برعکسیم...من به آینده فکر می کنم دائم و پیش بینی می کنم و...اون وقت شوهرم میگه نه تو حال زندگی کن و لذت ببر و فلان و بهمان‌...از این حد ریلکس بودن و سرخوش بودن گاهی اوقات لجم می گیره...من خیلی فکر و خیال می کنم اما اون نه و کاش می تونستم مثل اون واقعاً از زندگی لذت ببرم.

تو را آرزو کرده بودم ولی تو از آرزوی منم زیباتری دخترم💗مامان دو تا دختر دوقلو💗

من درک می کنم چی میگی...من سال ها ست این جورم و از وقتی یادم میاد و خودم رو شناختم این جور بودم...با ...

من همینم دلمرده ام ذوق ندارم خسته ام داغونم فلج کرده زندگی منو چون از بس برای دیگران مادری کردم مراعات کردم دلکسی نشکستم خسته ام ار بس ریختم دو خودم خودمو بدبخت کردم حالا من شبیه زنیم ک ۴۵ سالشع ن ۲۵ 

ی عمر اینجوری زندگی کردم واس همه چی فکر کردم مراعات بقیه کردم به کسی بدی آسیب نزدم اما الاان ی ادم ...

به نظرم مشکل تو نیستی 

مشکل شوهرت هم نیست 

ادما دیدگاه هاب متفاوتی دارند و در نتیجه روحیات متفاوت... 

و همین به تو آسیب زده

اما می تونی درستش کنی، فقط کافیه از کم کمش شروع کنی... 

پدر من ادم شوخ طبعی هست، مادرم دختری بوده که کلی برادر داشته و حتی نزاشته بودن رنگ زندگی ببینه، منظورم اینه واسش شوخ طبعی این شیطنت ها قفل بوده... 

سالها زندگی، اونارو شبیه هم کرد تو این موضوع 

به طوری که هممون باهم شوخی میکنیم، میخندیدم و جنبه مون بالا می بریم. 

چرا تونست؟ چون رهایی و خندیدن و پدر من یادش داد. 

چون برادر هاش و خانواده اش هنوزم تو خونه باهم سردن

ولی ما گرمای دل همیم. شوخی های مادرم کم کم شروع شد

به نظرم توهم. سعی کن دید تو عوض کنی. و کم کم بیشتر بخندی، توهم جواب شیطنت هاش بدی 

بعذ ی مدت ببینی چطور شده روحیه ات

تو کتاب کفتارها از هیچ شیری به نیکی یاد نمیشه!⚔️
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز