2777
2789
عنوان

مرورِ نبودنت

36 بازدید | 0 پست

هــر نوبت ڪه صدات رو لایِ نفس‌هـای شکستـه‌ات دفـن کردی،

ریشـه‌های امیدم را با دستان خودت خـشڪاندی.

هر بار ڪه لبخند را به لب دوختـی تا زخم‌هـای بی‌شمار دلـت دیده نشن

من در بی‌صـداییِ تو غـرق شدم،

هــر بار ڪه سایه‌ات از تنـت پیشـی گرفت

و تو در گـوشه‌ای از تاریکی خـودت را مچاله کردی،من، با چشـمانی وارثِ کابوس‌های خون‌آلود، بیدار ماندم

تا شاید کابوسـت را شریک شـم

هــر بار ڪه نُت‌های خسته‌ی یڪ آهـنگ بی‌نام را به بوی فراموشی رقصاندی،

و خودت را پشتِ براق‌ترین ویترینِ جهانِ دروغ پنهان کردی، دلم لرزیـد؛ برای تـو، که حتی گریه را هم از خـود دریغ می‌ڪردی.

هــر بار ڪه زخمِ کهنه‌ات را با تیغِ تازه باز ڪردی،و در عمـق سکوتت، دردی را به عـزا نشستی که هیچ‌کس برایش سیاه نپوشیـد، من برایت سیاه پوشیدم،

زخمایت را بوسیـدم به اغوش کشیـدم اما حال بگـو با قلب‌ی که خودت آن را به بنـدِ زخم‌ها و سکوت گرفتار کردی چه کنـم؟

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز