واقعا خیلی سخته و نمیشه تحمل کرد...اینکه کسی که با امید و آرزو باهاش ازدواج کردی بره و.....الان اوضا ...
خیلی سخت تر از اونی ک فکر شو بکنی یک سال بیشتر رفتن آمدن تا جواب خواستگاری رو گرفتن خیلی دوسم داشت واقعا محبت میکردی عاشقم بود ولی رفت سراغ عشق اولش ک دخترخاله اش بود الان خیلی حالم بده هر روز ب جدایی فکر میکنم با گذشت ۶ سال دیگ دلم دل نشد
توفکرش نیستی و پیداش میشه ولی وقتی ک باید باشه میره
خیلی سخت تر از اونی ک فکر شو بکنی یک سال بیشتر رفتن آمدن تا جواب خواستگاری رو گرفتن خیلی دوسم داشت و ...
هنوزم با دخترخاله اش هست یا نه جدا شده....تو این مدت سعی کرده که از دلت در بیاره و عذرخواهی کنه؟البته اگر دوست داری در موردش صحبت کن و اگر اذیتت میکنه به هیچ وجه نمیخوام اذیت بشی
نه خداروشکر یه دور کوتاهی باهم بودن رابطه جنسی ام نداشته خداروشکر آره هزار خواسته از دلم در بیاره و ...
هر چند که من نبودم که بدونم اون روزا چطوری برات سری شده و نمیتونم نظر بدم اما خوب اگر اینطوری که میگی خیلی خوبه...توام ببخشش و دلتو صاف کن دیگه عزیزم...خودتم میگی رابطه اونطوری هم نبوده
آخ اخ واقعا خیلی ناراحت کننده است...اما عزیزدلم تو باید الان زندگیت رو حفظ کنی...به خودت برسی و حسابی هم شاد باشی...اون تجربه رو از سر گذروندی و شوهرت هم که به پات افتاد