من ی دختر هستم ۲۲ سالمه در خانه
ی دختر ۱۲ ساله و ی پسر ۷ ساله و ی دختر ۵ ساله در خانه هستند
من دیروز خونرو مرتب و تمیز کردم و امروز این ۳ بچه نامرتب کردند
ب این ۳ بچه گفتم مرتب کنید زیاد وقتی نمی گیره مثلا لباس ک انداختند یا چند ظرف یا پوست اشغال را از زمین بردارند و گفتم جارو کردنش ک سخت تره با من
و حتی در مرتب کردن هم کمکتان میکنم با اینک کاری نیست ولی اون ها گوش ندادند و انجام ندادند من قصدم از اینکه اونها مرتب کنند این بود که بدانند وقتی نامرتب کنند باید بعدش مرتب کنند و ب عهده اونهاست که تربیت بشن مثلا دیگ اشغال نریزند در خانه وگرن انها کمکی نمی کردند چهار تا وسیله بردارند
انها انجام ندادند و من انها را گفتم از ان اتاق بیرون بروند و رفتند اتاق دیگ
من مرتب نکردم مادرم امد و گفتم ب بچه هایت بگو ک ریخت و پاش خود را جمع کنند اما مادرم از انها دفاع کرد و گفت بچه ها نباید کار کنند بزار هرچه میخواهند اشغال بربزند و وظیفه توعه ک همش در خانه کار کنی
و منو با بقیه مقایسه کرد و من سال های قبل خواستم همیشه کار کنم ولی هم خسته شدم هم جواب نداد من ده روزی بیکار بودم و این روشو در پیش گرفتم
و مادرم پشت اونها دراومد و گفت اونها مجازن همه چی بربزن