مامانم بابام مسافرت بود چند هفته من خونه تنها بعد برگشت دید گربه ها پرده هارو پاره پوره کردن اینقدر بهش اویزون شدن خیلی ناراحت گفت فدا سرشون قربونشون برم تقصیر توعه حواست ب بچه ها نیست یوقت میفتادن دست پاشون میشکست از خونه بیرونت میکردم🤣🤣🤣
جالبه بدونین مادرم خیلی مخالف گربه بود اما الان هر روز سیصذ بار قربون صدقشون میره براشون غذا ها اسباب بازیا گرون میخره خیلی دوسشون داره