سلام۸ سال ازدواج کردیم شوهرم اصلا بهم اهمیت نمیده مناسبتا چه تولدم چه روز زن چه سالگرد ازدواج هیچ هدیه نمیده میگه ندارم همش الکی میگه سال بعد جبران میکنم بعد مثلا چند ماه موند ب سالگرد یا تولوم بهش میگم باز نکنی مثل سال قبل الکی میگه باشه میگیرم بعد روزش که میشه نمیگیرکه هیچ حتی تبریک نمیگه بعد ک میبینه دلخورم میگه مگه بچه ای برا کادو قهر کردی تو خیلی بچه ای فلان میگم خب پس چرا قول الکی میدی میگه ندارم بگیرم اما دروغ میگه ب من ک میرسه سرد بی حس بی اهمیت خیلی حتی محبتش ازم دریغ میکنه
شوهر منم
پیر میشی ذره ذره وجودت خالی میشه دگه ب جایی میرسی خودت هم نمیتونی به کسی محبت کنی
شابد کلیشه ای باشه ولی خودت ب خودت اهمیت بده اونم یاد میگیره منتظر اون نباش
من از دوماه قبل بهش میگفتم باز نمی‌خرید همون روز یه قشقرقی به پا میکردم که دیگه سال بعد روز تولدم دست پاچه رفت یه ست لباس خونگی خرید از پنجره پرت کردم توی حیاط که این چیه خریدی گفت بیا بریم خودت انتخاب کن بردم لباس فروشی پس دادم رفتم طلا فروشی کنارش یه انگشتر سبک و داشتم گفتم اینو می‌خوام بهانه آورد گفتم چند سال نخریدی اینم روش زدم بیرون مجبوری خرید دنبالم آورد منم پوشیدم هر جا رفتم گفتم برا تولدم خرید و ذوقمو نشون دادم دیگه هر سال میخوره
مردا اینجوری
ای جانم خوش حال شدم باز همون هنر داشت برت دار ببر بیرون این اشغال انگار ن انگار همون شب دیر میاد ک خواب باشم اما ...باز امید ب شوهرتو هست ک بلد نبود ممکن عوضش کنی رو این هیچ تاثیر نداشت ن گریه ن ناراحتی البته انگار از حرص دادنم خوشش میاد
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
