بچه ها بیایین راه کار بدین چطوری خودمو از این وضعیت نکبت نجات بدم
مادر بزرگ همسرم ۷۰ سالشه شرایطش هم خاصه کلا باید تشک پهن کنم وسط هال مدام درازکش هست سکته هم کرده باید سرویس ببرم حموم ببرم تلویزیون و سرو صدا نباشه که سردرد میشه....قسمت سوزش اینجاست اندازه یه ایل زاییده ولی باید من مراقبت کنم که میشم عروس دخترش
الان یه ماهه اینجاست حتما باید زنگ بزنم به خاله ها یا دایی ها که بیان ببرن خودشون عقلشون نمیرسه
جرا اونجاس
نباید از اول قبول میکردی
حالا م دیر نشده رک بگو ببخشید من شرایط نگهداری ندارم
واااااا از اول چرا این کار رو کردی
چی شد اومد خونه شما؟ خودتون آوردین؟
عجب رویی دارند
من شوهرم تو این چیزا خیلی رک ه مستقیم حرفش و میزنه
به مادرشوهرت زنگ بزن یا بگو شوهرت بگه بگو ببخشید من دیگه امکان پذیرایی از مادرتون و ندارم حالا یا خودتون یا خواهربرادراتون بیایین ببریدش
جالبه وقتی قوم شوهر بهشون نیاز داری نیستن
بچه ت کوچیکه چون بچه عروس ه نگه هم نمی‌دارند
اما توقع زیاد دارن
وا ! چقدر پرو هستن یک ماااااااه؟
همین فردا برش دار بکنش تو ماشین ببرش خونه مادرشوهرت بگو چطوری دلتون براش تنگ نمیشه دلش هوای شمارو کرده خیلی غمگین و ناراحته .منم کار و زندگی دارم نمی‌رسم بهش
