2777
2789
عنوان

خدا از مادرم نگذره

| مشاهده متن کامل بحث + 13439 بازدید | 414 پست
نمیتونم غرورم اجازه نمیده کسی بفهمه چون مستقل که بودم وضعم خوب بود پول واسه رهن داشتم ماشینم داشتم ک ...

خوب شما که انقدر ماشالا زرنگ بودی از اول میتونی شروع کنی ،نگران نباش ،یکم ساده و بد شانس بودی اما نذار پسرت زیر دست اونا بزرگ بشه

شما نمی توانید مانع امواج شوید ،اما می توانید موج سواری را یاد بگیرید.
استارتر برو دادگاه خانواده مشاور رایگان دارن همه چی زندگیتو بگو کمکت میکنن نترس آبرو با این چیزا نمی ...

مشکلی با حرف زدن با وکیل ندارم چون بیشترشون استاد خودم بودن

من دوس دارم کارم به طلاق نکشه سر شوهرم به سنگ بخوره برگرده نمیخام بچه م یا بی پدر یا مادر بزرگ شه میخام هردوشو باهم داشته باشه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

یکی بود شوهرش از این حرفها زیاد میزدشوهرش بخواست طلاقش بده  زنه به قاضی گفت من بچه وزندگیم را د ...

مهریه ی من سکه نیس طلاس

۳۰ مثقال طلاس و ۲۰ میلیون که بهم بدهکاره سرجمع میشه ۴۰، ۵۰ میلیون که میخاد وام بگیره بهم بده

میدونی شما خوش شانس تر از بقیه خانم هایی هستی که در وضعیت شما قرار دارند چون شما تحصیل کرده ای و قبلا سر کار میرفتی میتونی دوباره شروع کنی فقط اولش شاید سخت باشه

شما نمی توانید مانع امواج شوید ،اما می توانید موج سواری را یاد بگیرید.
نمیتونم غرورم اجازه نمیده کسی بفهمه چون مستقل که بودم وضعم خوب بود پول واسه رهن داشتم ماشینم داشتم ک ...

اها فکر کردم تهران یا شهرهای بزرگی. اگه شهر کوچیک باشه اره همه میفهمن یه وقت. چه بد. حالا برو انباری رو تمیز کن و از خونه خودت بگو برات وسایل و رختخواب بیارن . بعد یواشکی بچه رو بیار. مامانتم معلوم نیست چطوریه. 

حالا مگه بری دنبال بچه بهت میدن؟

کاش کارت رو ول نکرده بودی نمیدونم این چه اشتباهی هست که خانم ها میکنن ،چرا اجازه دادی که پول ها و ما ...

کارم ۲۴ ساعته بود یعنی تو خونه هم باید تا ۱ شب به کوب مینشستم سایت رو ساپورت کنم

متاهلی نمیشد 


شما آ خرش طلاق گرفتین یا نه نفهمیدم 

نه بابا الان گل و بلبل شدیم ولی خوب اون موقع ها روزگار بد گذشت البته من نتونستم مثل استارتر بچمو بزارم برم مثل کنه چسبیده بودم بهش وقتیم اومدم خونه مادرم با بچه اومدم که برش داشتن بردن دادن بهش اون موقع دیگه به خدا تیر خلاص و زدم از خدا مرگمو خواستم بدون بچه نمی تونستم اصلا که نیم ساعت بعدش بچرو اوردن خدا سر هیچ مادری نیاره

اره منم مقصر بودم  اما بخدا کلی تحقیق کردیم همه خوب خودش و خونواده ش میگفتن البته گفتن غرور کا ...

شوهر من هم همین طوری است ولش کن بهش گیر نده که عصبانی بشه  یه وقت طلاق نگیری بعد از جنگ طولانی خرجی خونه را خودم دستم گرفتم کار بیرون خیلی سخت است ادم خسته هم میشه  حساب کتاب کردم دیدم به نفهم نیست به زنها پول نمی‌دن که من همه راهها را امتحان کردم دیدم تنها نمیتونم زندگی کنم الان هرچی شوهرم پول میاره ازش میگیرم نمیذارم پول تو دستش بمانه

یه پولی از شوهرت بگیر،بابت مهریه... خودت یه خونه کرایه کن،وسایل هاتم بیار..


همسرمهربونم💏چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل بیست سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم ..💏
خوب شما که انقدر ماشالا زرنگ بودی از اول میتونی شروع کنی ،نگران نباش ،یکم ساده و بد شانس بودی اما نذ ...

زندگیم عالی بود داشتم حرفه ای هم کوهنوردی میکردم تو شهرمون به واسطه کارم و کوهنوردی همه میشناختن منو 

اینم اومد منو گرفت که بگن زنش اینه 

اما کمکم که از شغلم و کوهنوردین دست کشیدم کامل اعتماد به نفسمماز دست دادم همه ش سرکوبم میزد که اینی که فک میکردم نبوذی 

الان اعتماد به نفسم صفره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

واقعا که

faniii_1371 | 42 ثانیه پیش
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز