2777
2789

بابام چند ماه پیش مرد 

ما اون شب واقعا خوشحال بودیم هم من هم خواهرم 

الان چند روز خواهرم اومده پیشم خونم چون فردا مهمون دارم 

هی یاد خاطرات اون روزا میوفتیم واسه هم تعریف میکنیم 

من زود از خونمون اومدم بیرون ۱۸ سالگی بخاطر دانشگاه و دانشگامم سال اخر بودم ازدواج کردم 

ولی خواهرم بیشتر با اونا زندگی کرد انقدر دیشب از بابام گفت و گریه کردیم بخاطر کارایی که باهامون کرد چشامون دراومد 

تا حالا یبارم سر خاکش نرفتیم انقدر ع‌ضی بود 

با مرگش هممون ازاد شدیم 

 

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چقدر کارت زشته کاربرا تو تاپیکت 

میری تاپیکای دیگه میچرخی

وقتی توهین میکنی جوابتو نمیدم دلیلش این نیست که کم آوردم ..اگه بخوام مثل تو بی ادب باشم اونموقع فرق منو تو چیه؟ پیاماتم نخونده پاک میکنم😊😊😊

چرا

خیلی اذیتمون کرد 

خیلی زورگو و مریض بود 

همش مارو تخریب میکرد کتک میزد داد میزد 

پول برامون خرج نمیکرد 

و هزار تا چیز دیگه

بچم بخاطر اون اشغال سقط شد 

امیدارم تو اتیش جهنم بسوزه 

عجیبه که ما هم دقیقا بعد مرگش مطمئنیم همچین حسی خواهیم داشت، واقعا حقشونه.و چقدر ناراحت کننده‌ست که ...

شب مرگش من هیچ حسی نداشتم 

شوهرم خودشو کشت گفت بیا خاکسپاری زشته 

پاشو برو پیش مامانت اینا تو خونتون الان همه عزا دارن نرفتم 

۳ تا خواهریم هممون خوشحال بودیم 

از بزرگه تا کوچیکه

ینفر میشناسم همین کارو کرده بعد زنش بخشید دختراش نبخشیدن دخترش گفت اومده به خوابم ببخشم نبخشیدمش

هیچوقت نمیبخشمش بچگیمو گرفت نوجونیمو گرفت بچمو گرفت 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز