حِسم به تو متفاوت بود
گاهی حتی خدا هم میشد
کسی نمیداند چه میگویم اما تو میدانی که
من حِسم به تو چه بود
اگر زل نمیزدی بهم همه چیز تمام میشد
اما نگاهت باز مرا بیقرارم کرد
همه چیز در غرور دوطرفه بود بی محل
در مقابل بی محلی
خیلی عادی و حرفه ای
اما اون نگاه آخرت مرا بازنده کرد
کسی نمیداند چه میگویم
من دور از تو بودم سالها و دلیلش هم همین حِس بود که نمیخاستم این حِس باشد
اگر اون نگاه را نمکردی همه چیز تمام میشد
مقصر خودت بودی
تو مرا باز بیقرارم کردی ❤️