2777
2789

چندبار خواب ی زن لاغر و خبیث رو دیدم ک میخواستم بهم اسیب بزنه

چندبار خواب ی مردی رو دیدم عین زنه بود انگار برادرش بود

دیشبم خواب دیدم توی ی شیرینی فروشی رفتم خیلی شلوغ بود ولی ویترینا تقریبا خالی بود ی در ته مغازع بود منو خواهرم تصمیم گرفتیم بریم اونجا گفتیم شاید اونجا باشه دوباره شیرینی و اینا ، بعد درو باز کردیم خیلی تاریک و متروکه بود انگار چندتا در بود اونجا و ی راهرو داشت تهش میرفت توی خیابون تاریک

خلاصه داشتیم میرفتیم ک ی ترس افتاد تو جونم گفتم برگردیم

پشت سرمو نگاه کردم توی تاریکی پشت همون دره ی مردی نشسته بود چهرشو ندیدم ی چوب دستش بود با چوب اشاره کرد گفت برگردین ماهم برگشتیم و از خواب پریدم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز