من خودم اول مال یکی دیگرو بگم🤣
میگفت مادرشوهرم گوشتای خورشت رو با نخ به هم وصل میکرد ک من ازش نخورم 😖
دوست نداره من غذا بخورم خونش
البته فقط من
بدجنس نیس
ولی نامزد که بودیم (نامزد،نه عقدی اونم) نمیذاشت تنها بمونیم
شده مینشست روبرومون سعی میکرد باهامون حرف بزنه
ولی تنها نمونیم🤣
دایی جوانم فوت شده بود چتد روز مادربزرگ پدریم جلو من گفت حالا داداشش مردع چی شده میمیره بیاد اینجا😐😐😐
بیخیال دارم سعی میکنم غیبت رو بزارم کنار حیف نیست چهارتا ثواب داریم اونم دودستی بدیم دست مادرشوهر🫤
همشون با من قهرن 😂
اول اینکه وقتی شوهرم بهم خیانت کرد گوشی و سیم کارت جور کرد براش.
ی بارم منو شوهرم روکار بودیم ایفون زد مادرو بازنکردیم ایفون همسایه رو زده بود زاااارت اومد خونه مازیرزمین بودیم درازهردوطرف بازمیشد.
من بدوبدو رفتم حموم تااون بره نیومدم بیرون شوهرمم خیلی عادی لباس پوشید واسش چای اورد خوب شد ک گور ب گور شد راحت شدم.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
