من با مادر شوهرم اصلا اصلا رابطه خوبی ندارم خیلی عادات بدی داره که من نمیتونم باهاش کنار بیام مثلا هر موقع بگه بیاین خونه ما باید بگم چشم وگرنه خونه راه میوفته حالا هفته پیش ما رو بیرون دید گفت ناهار بیاین خونه من من ناهار گذاشتم یه عالمه غذا گذاشتم گفتم شما از قبل نگفتین به ما چرا غذا گذاشتی هی من گفتم نمیام اون گفت پس من چی کنم این همه غذا رو باید بیایم بیاین دیگه خلاصه اومدیم خونمون شوهرم قهر کرد که تو نیومدی خونه بابام منم دیگه خونه بابات نمیام کلا این رفتارش رو اعصابمه تا نمیگم مامانت ال سریع میگه بابات اینجوریه مامانش بهم بی احترامی میکنه میگم من نمیام دیگه خونشون سریع میگه منم دیگه خونه بابات نمیام چیکار کنم این عادت شو ترک کنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بگو نیا. چه بهتر یه غذا کمتر به نفع خودم. خودم سهمتو میخورم
مردم تو خاکسپاریت اگر بارون بیاد شرکت نمیکنن؛ پس اون جوری زندگی کن که حالتو خوب میکنه. بی خیال حرف و نگاه مردم 🌹🌹🌹🌹🌹دانی که چرا دار مکافات شدیم؟ناکرده گنه، چنین مجازات شدیم؟کُشتیم خرد، دار زدیم دانش را دربند و اسیر صد خرافات شدیم!
به نظرم دعوتش بد نبوده حالا شما میرفتید. همین که دوست داره دورش باشید و تو زندگیتون دخالت نداره فقط توقع داره برید خونش و ازتون پذیرایی کنه چیز خوبیه. ولی در مورد رفتار همسرت، این یه بچه ننه بازی ای هست که اکثر مردا دارن. و گرو کشی میکنن. و رفتار اشتباه ننه باباشونو معمولا تا ده پونزده سال اول ازدواج به هیچ وجه گردن نمیگیرن! دیگه به سیاست شما برمیگرده چطور برخورد یا تحمل کنی.