بچه ها ما با مادر شوهرم اینا داریم خونه میسازیم
بعددیگه شوهرم دوماهی میشه قرار دادخونمتمومشده تمدید نکرد و وسایلامو گذاشتیم پارکنیگ
گف پیش مادرم باش
من خنگ قبول کردم
خونه مادر شوهرممم فقط ی اتاق خواب داره ک اونم پر شده از وسایل ینی
جای نفس کشیدنمنیس
خیلی سختم بود اونجا
از موقع
جنگ اسراییل من برگشتم شهرستان خونه بابام
دیگ نرفتم
فردا میخان بیاین دنبالم
تقریبا ۲ماه دیگ خونه مادر شوهرمم تکمیل میشه اونمیره اونجا
جای من بودین چیکار میکردین برمیگشتین ی