نذری دادن شوهرم به خانواده اش

کاش فقط هر مناسبت بود،من راضی ام،هر چند تو اون مناسبت ها هم مثلا عیدی اونا به یه دونه بچه من ۱۰۰ تومن یا ۲۰۰ تومن میدن،این به بچه های اونا که دو تا هستن هر کدوم ۶۰۰ تومن میده

این دیگه الان وضعیتش خیلی وخیم شده،بیمارگونه داره خرج میکنه و سرویس میده بهشون

مهربون و خوش قلب فقط فقط واسه خانوادشه،

مثلا اولین سال عروسیمون که به مادرم عیدی داد،در حالی که خب خانواده منم برای من عیدی آورده بودن و ملا رسم ما و حتی رسم خودشون هم هست،

دیگه اونقدر تو هر بحثی منت کرد که انگاری پوله زور داده بود،

حالا به مادره خودش دو برابر مادره من داده بود

نمیده که بهم،

ورودی هاش زیاده،

حتی چند بار گفتم،حقوقت و بده من مدریت میکنم،اونیکی پولایی رو که میاد دستت هر کاری دلت خواست بکن،بازم قبول نمیکنه،میترسه واسه اونور کم بیاره

چه تامینی؟!!!

به همینم قانع شدم باز داره خون به دلم میکنه،

مثلا ماشینش اغلب دست خواهر برادراشه،

یا لازم باشه این میره اینور اونور میبرتشون،به خاطرشون از کارش،مرخصی میگیره،

اونوقت من چند روز پیش رفتم خونه مادرم،شب بهش گفتم بیا دنبتلم گفت همونایی که پبششون موندی،همونام برسوننت

پدره من بازنشسته است حقوقش کمه،چون سابقه بیمه کم داشت،

شوهرمم خپدش میدونه،

ولی مادرش جوری تو گوشش خونده که فکر میکنه،همه پدر زن ها باید به خاطر دخترشون واسه داماد و دخترشون خرج کنن،تا داماد هم با دخترشون خوب رفتار کنه

تا میگم خب ماشین و دست همه میدی،همین چند وقت پیش ۱۰ رپز ماشبنش دست برادرشوهرم بود رفتن شهرستان با زن و بچه اش،

بعد میگم خب ماشین وادی الان خودت با ماشین راه میری میای،

میگه ماشین خودمه مگه بابات برام خردیده،

مگه پدر زنم بهم خونه داده؟

از اینجور حرفا

[QUOTE=387735475]خب دیگه.خانوادش براش ارجحن. شمام کم‌خرجی مثل شما نمیتونه زندگی کنه .سخت میشه براش.پول خودشه ولش کنید 

بعد از ازداج اونقدر مادرش و خواهراش حسادت کردن و تو گوشش خوندن که براش شده عقده که فقط دل اونارو به دست بیاره با این کاراش

ممنونم عزیزم،

دلم از این میسوزه که لیاقت من همچین آدم قدر نشناسی نبود،

من تو نامزدبمون خودم مخصوص از طرف خودم برای مادرش،کیک و گل و هدیه میخریدم،همیشه تعریف خانواده اش و میکردم و باهاشون مهربون بودم،

اما مادرو خواهراش خیلی حسادت بیجا کردن،

زندگیم  و ویرون کردن

بیشتر از اینی که اینا برام طلا بخرم تو مجردیم طلا داشتم،ماشین صفر خریده بودم،

افتادم گیره یه خانواده ندید بدید و عقده ای و خدانشناس