از ۸۵ شدم ۵۵
باهم زندگی میکنیم ولی حرفاش از دلم بیرون نمیره بخاطر دشمنام موندم ک بهم نخندن
۱۰سال زندگی رو ساختم باید ثمرشو ببینم نمیشه دست خالی ول کنم برم دشمن شاد میشم
داریم ساختمون میسازیم ۳دنگ زدم ب نام خودم
تموم شد میخوام بینیمو عمل کنم سینه هامو شکممو ابدوکنم. بخودم برسم اونا میخوان زندگیمو بپاشند میخوان من میدونو ول کنم اما من جا خالی نمیکنم