بعد چند روز اومدم خونه مادرم سر بزنم با بچه ها.. پدر از بیرون اومدم خونه یه ظرف نذری غذا اورد و گذاشت اونجا و گفت شما ها خودتون برید بگیرید این برا ما هست.. من که نمیخواستم و اما بچه هام نگاه خاصی دارن و.... خجالت کشیدم... دفعه اولش هم نیست.. چند دفعه دیدم خوراکی پنهون میکنه
من مامان ۱+۳هستم کاربر قدیمی ام .. کاربری قبلیم ترکیده ...❤️
دارم فکر میکنم که اگر برعکس بود من میرفتم خونه مادر شوهر این رفتار میدیم خیلی ناراحت میشدم سر شوهرم غر میزدم و شاید دیگه نمیرفتم خونش.. ولی خدا را شکر شوهرم فهمیده هست مرد خوبی این رفتارها میبینه چیزی نمیگه
من مامان ۱+۳هستم کاربر قدیمی ام .. کاربری قبلیم ترکیده ...❤️