من در حال آشنایی با یه آقایی بودم که روزای اول مکالمه خیلی خوب و نرمال بود و ازم خواست برای آشنایی بیشتر قرار بذاریم
و خلاصه منم قبول کردم و رفتیم دیت
اونجا هم همه چیز خیلی خوب بود حتی بهم گفت قرارهای بعدی کجا بریم مثلا گفت بریم گالری ماشینهای دوستشو ببینیم ، بریم اسب سواری و ...
یا مثلا وقتی معیار و ملاکها رو پرسیدیم از هم کاملا ویژگیای منو گفت
حتی دستمو هم گرفت
بعدشم منو به اصرار خودش رسوند خونه و شبش هم پیام داد
همین آدم دو روز بعد از اون قرار به من پیام داد و گفت با اینکه خیلی همه چیز به نظرش عالی و قشنگ بوده ولی چون من شبیه یکی از عزیزان نزدیکش هستم نمیتونه با من ادامه بده
من هنوز نتوتستم کنار بیام و درک کنم چرا ازن آدم تا این حد رفتارای عجیب نشون داد ؟ چرا توی قرار اون کارها رو کرد و بعد حرفاش کلا یه فاز دیگه گرفت