سر پسرام از لحظه ی اول بالا میاوردم و ب همسرم ویار داشتم
از بوی مرد جماعت(بابام داداشام ) حالم بد میشد
اصلا هیچی نمیخوردم .هرچی دکتر دارو میداد اشتهام نمی‌برد و کلا دوران بارداری ۳کیلو وزن گرفتم ک ۲۵۰۰ بچه هام شدن
الان فقط دل درد دارم
خییلی میخورم تن‌تن هوس میکنم دهنم خالی شه ضعف میکنم باید یکسره چیزی بخورم
ن جونم اصلا اینطور نیست😂من بچه آخری بودم با خواهر زاده هام کم فاصله داشتم از بچه متنفر بودم ۱۵ سالم بود بچه هارو میزدم🤣 میگفتم ازدواج کنم شرطی اینه بچه نیاریم
مامانم همش غصه می‌خورد میگفت هرکی تو رو بگیره بخاطر بچه نخواستن پس میارن
میدونس چقد متنفرم
اگ الان شرایط مالی خیلی بهتر باشه و بتونم ساپورت کنم حتما بازم اقدام میکنم
پشت سر همه حرف هست، پس آدم باید بیخیال باشه من یاد گرقتم سکوت کنم و هرکاری به سودم باشه انجام میدم، وقتی خانواده همسرم چیزی میگن اگه به سودم بود انجام میدم اگه نبود میگم شوهرم اجازه نداره یا دوس نداشته انجام بدم، در هرصورت خودمو مظلوم جلوشون گرفتم 😂😂😂 ولی نمیدونن چه مار خوش خط و خالیم 😝😂😝😂
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
