بچه ها من ازدواج دومم هست اصلا حوصله حاشیه و خاله زنک بازی ندارم از بس سختی کشیدم. من زود باردار شدم تصمیم خودم و همسرم بود و اینکه سنمون هم داشت میرفت بالا، اینو صد دفه کوبیدن تو سرم که تا اومدی زاییدی ، حتی دیدنیم نیامدن ، من خیلی سختی کشیدم تو بارداریم شوهرم شغلش رو از دست داده بود و اینکه خیلی دستمون خالی بود خانواده من کمکمون میکردن ، الآنم اگه شوهرم داشته باشه خداییش کم نمیزاره برامون اگه ام دستمون خالی باشه من قناعت میکنم میسازم بخدا همین امروز بعد از دوسال زندگی برام پول زده به کارتم رفتم یه خورده لباس تو خونگی خریدم تا الان لباس خونگی های مجردی مو می پوشیدم که دیگه همشون پوسیده و سوراخ شده بود ، بعد خواهر شوهرم پیام داده سرتا پا برات شوهرت لباس میخره عین گاو می ریزه جلوت میخری ، همیشه دعوا درست میکنن بین منو شوهرم منم بلاکشون کردم و به همسرمم گفتم تا زنده ام نمیخوام ببینمشون
احسنت، بعضی وقتا این کات کردنه، اون دوری ایجاد کردنه سخته، ولی بعدش ک انجامش بدی میفهمی ک باری از دوشت برداشته میشه، سبک میشی، یه نفس عمیق و راحت میتونی بکشی
دوستان این عکس پروفایلایی جدیدا اومده، پیشفرض برای کاربرایی هست که پروفایل ندارن، جایگزین عکس خاکستری قبلی