یکی که چهار میلیاردمونو خورده شیش ساله خونمونو تو شیشه کرده بهمون خونه کلاهبرداری فروخته رو دیشب دستگیر کردیم انداختیم زندان
پسرش به شوهرم گفته اگر امشب پدرمو ازاد کنی پولتو میدم وگر ن باید تا ابد بدویی دنبال پولت شوهرم قبول نکرده چون اینا بار ها به ما دروغ گفتن خودشو قایم کرده بود زنگ میزدیم جواب نمیداد
شوهرمم از دیشب تو فکره همش میگه نکنه اشتباه کردم نکنه بهتر بود باهاش کنار میومدم