سلام چطورین؟!
داشتم با خودم فکر میکردم چقدر خوب میشد آدم ینفر داشته باشه بتونه باهاش بدون هیچ ترسی از اینکه بخواد نقدش بکنن یا همش عیب جویی کنن حرف بزنه.
متاسفانه فکرنکنم جز افراد انگشت شماری کسی همچین آدمی تو زندگیش باشه.🙂
خلاصه که گفتم بیام تو سایت یذره خودمو تخلیه کنم پس قشنگم اگه حس میکنی کامنتی میزاری ک باعث این حس میشه لطفا از تاپیکم برو بیرون.☺️🙏🏻
خب خب برم سراغ مشکلاتم
حقیقتا من ۹ماه از عروسیم میگذره خیلیم عاشق همسرمم و دوستش دارم و احساس خوشبختی میکنم.
ولی از زمانی ک باردار شدم انگار همش میترسم و استرس دارم بخوام اندازش براتون بگم پوست صاف و آینه ایم بعد چهارماه بارداری الان قشنگ ترکید که نمیخوام زیاد بهش بپردازم قطعا مشکلات بزرگ تری وجود داره.
درحال حاضر بزرگ ترین دغدغه من اینه تا زایمان خونم آماده بشه بتونم حداقل بعد دوهفته ک خونه مامانم میمونم بعدش برم خونه خودم.
ک این موضوع تا حد زیادی غیرممکنه بخواییم تو۵ماه خونه ایی ک هنوز سقف و ستون نداره کامل کنیم با این اوضاع اقتصادی الان،دلم هم نمیاد همش سر شوهرم غر بزنم اون هم داره تلاشش میکنه و کم نمیزاره.
شاید تا الان براتون سوال پیش بیاد ک من الان کجا زندگی میکنم
باید بگم ک فعلا تو خونه قدیمی مادربزرگ همسرم ک قبل فوتش وصیت کرد خونه به شوهرم برسه هستم و هنوز جهیزیم از خونه پدر و مادر خودم نیاوردم یعنی همه منو زیر فشار گذاشتن بیار ولی دلم نمیخواد هیچی از وسایلم بیارم اینجا آخه محیطش اصلا برای زندگی مناسب نیست یه جای دور افتاده و با همسایه فوقالعاده بده و ظالم هست.
دوستای خوبم لطفا منو از دعا خیرتون محروم نکنید،در این ماه عزیز همراه عذاداری هاتون من و امثالم که نیاز به دعا خیرتون هستیم فراموش نکنید.❤️
ممنون از وقتی که گذاشتید🤍🌱