تو جمع هر حرفی بزنم بهم چشم غره میره یا بعدش دعوا راه میندازه که چرا فلان حرفو زدی من کلا از طرف خانوادم ب شدت سرکوب شدم هیچوقت نزاشتن تو جمع حرف بزنم یا اگه چیزی گفتم بعد کلی دعوام کردن که فلان حرفت اشتباه بوده با اینکه من بخاطر این سرکوب شدنا کلا زیاد تو جمعی جایی حرف نمیزنم یا اگه هم بزنم همش فکر میکنم حرف اشتباهی زدم یا نباید الان اینجا این حرفو میزدم حتی تو رابطه ام با همسرم حس میکنم بلد نیستم حرف بزنم
کلا پرم از عقده ی داشتن اعتماد به نفس. حتی جایی که میرم کلی تلاش میکنم حقمو بگیرم ولی انگار یه سد محکم جلومه ک نمیزاره از خودم دفاع کنم یا حرفی بزنم
همسرم همیشه جوری باهام رفتار میکنه که انگار من ناکافی ام یا کامل نیستم ،بچه ام و نمیدونم چه حرفیو کجا بزنم در صورتی که من بعد ک تحلیل میکنم حرفامو میبینم واقعا حرف بدی نزدم یه حرف عادی بوده
نمیدونمم چیکار کنم که بتونم یکم حالمو بهتر کنم
اگه راهکاری دارید بگید که من این داغونمو درستش کنم