مثلا صب قرار بود برا دوس پسرم حلیم ببرم بعد یه ماشین کی ام سی مدام رد میشه منو نگا میکرد من ایرپاد گذاشته بودم و نگاش نمیکردم ولی هی میفهمیدم میاد و میره
یا از اتوبوس پیاده شده بودیم با دوس پسرم ، تا ازش جدا شدم چندتا پسر اومدن سمتم که کمکم بدن و بعد هی میگفتن خوشمون اومده شماره بدیم و فلان ...
وچندتا مورد دیگ
دوس پسرم حس میکنم احساس غیرت نداره اصن
با اینکه همش میگه قصدم جدیه
ولی مثلا گیر میده که آره کسی از همکلاسیات نیاد جلو و بهشون بگو رل داری و ...
واقعا ناراحت میشم یه وقتا 🥲🥲🥲