شنیدین میگن هر که با ال علی در افتاد ور افتاد
من سادات هستم ولی اصلا آدم معتقدی نیستم ،تو پستای قبلیم هست که با مادر شوهرم مشکل دارم ،و مادر شوهرم به شدت ادمسمی هست و اختلال شخصیت خودشیفته داره و کسایی که با این بیماری آشنا هستن میدونن چقدر اینادما میتونن به بقیه آسیب بزنن و هیچ جوره درست بشو نیستن ،شوهرمم آدمیه که نمیتونه خانوادش بزاره کنار و یه جورایی مهر طلبه نسبت به مادرش
انقدر مادرشوهرم با کاراش و رفتاراش آزارم داده که خدا میدونه و انقدر این شخصیت بد و سمی هست که مشاور بهم گفت از اول نباید ازدواج میکردی الان که کردی باید تحمل کنی یا شوهرت راضی کنی قطع رابطه کنه منم چون نمیتونم شوهرم راضی کنم و اشتباهات مادرش قبول نداره مجبور شدم تحمل کنم با اینکه میدونم کار بدیه فقط نشستم شاید بمیره تا یه نفس راحت بکشم دیروز روز تاسوعا دلم بدجوری شکست به جد بزرگوارم گفتم حواست به من که دخترتم باشه به منی که خون تو توی رگامه بابا جونم مادرشوهرم خیلی اذیتم میکنه دعا کن شرش از سر زندگیم کم بشه و امروز به طرز معجزه اسایی اتفاقاتی افتاد کلی میگم که مادر شوهرم رسوا شد و همه حق رو به من دادن و شرش از سرم کم شد