امروز رفته بود حموم بعد مدتها گوشیشو چک کردم تو هرزنامه یه پیام ماله دو سه هفته پیشش مونده بود که نوشته سلام خوبی صبحت بخیر زهرا جریان سیم کارتو فهمید میخام بسوزونمش ...سه هفته پیش تو ماشینش دوتا پوکه خالی و یه سیم کارت دیدم قسم خورد که استفاده نکردم و فلان و کلی ام شاکی شد ولی امروز موش شده بود اما هر کاری کردم گردن نگرفت جیغ زدم گریه کردم چک زدم تو گوشش گفت نه من کاری نکردم اون خطی هم که بهش پیام داده مسدود شده دلم میخاد بکشمش خون خونمو میخوره😭😭😭😭😭