سلام عزیزم من شوهرم سه بار با گوشی بهم خیانت کرد هر بار چند ماه بعدش دوباره این فکر همراهش بود انگار با این رفتار خو میگیرن
تصمیم گرفتم نذارم رفاه زیاد داشته باشه تا بیکار میشه زیاد تو گوشی هسته خودمم شلخته پلخته میگیرم و همین کار میکنم
تا میتونم بهش کار میدم بیا اینکاروکنیم یا اینکه کارای روزمره رو بهش میگفتم نمیتونم انجام بدم تنهایی بیا کمکم
میخوام بگم هر آدمی زیاد خوشی زیر دلش بزنه دست به اینکار میزنه (بچه و بزرگ) هم نداره ،باید یاد داشته باشید وقتی بیکاریش زیاد با گوشی میگذرونه اون موقع چه بهونه ای پیدا کنی که ازون گوشی دربیاد
و اینکه از آبروشون تو محل کار خیلی میترسن که نکنه آبروم ببره
مرحله آخر تهدید هسته که تو محل کار آبروتو میبرم
واقعا هم بی کله بازی دربیار که اینکارو میکنی
کاری کن اگر ناراحتی از ناراحتی ناراحت باشه بهش فرصت بده
اون نمیخاد بین تو و کس دیگه یک انتخاب داشته باشه
میخاد هم تو که براش نقش پررنگی داری باشی همم یه نقش کمرنگ ولی درس ادب رو بهش با اینکارا میتونی بدی
ببخشید زیاد شد
((بچه و بزرگ) هم نداره از این لحاظ میگم که وقتی هر آدمی درکنار رفاه بیکار باشه همه فکری میکنه که تنوعی به خودش بده )
تو باید بهش فرصت بدی اما اون آدم سابق نباش
کمی محبت کمرنگ کن تا زمان همه چی رو درست کنه
و بدونه دفعه بعدی در کار نیست و فرصت آخره
قبول کن خودمون هم زیاد براشون کاری میکنیم زیادی احساس خوبی پیدا میکنند خوشی میزنه زیر دلشون