دیروز غروب با خواهرشوهرم رفته بودیم دسته روی
همون اول دسته دوست پسر سابقم داشت طبل میزد
من متوجه نبودم ، خواهر شوهرم چون قبلاً دوستم بود میدونست ، اون اول دید بعد اومد دم گوشم بگه چون اون قسمت فقط ما با چند نفر دیگه ایستاده بودیم کاملا در معرض دید بودیم اون آقا هم تا چشمش افتاد به من پشت کرد بهمون من سرمو بلند کردم فقط از نیم رخ یکم دیدمش
اصن انگار سر تا سر بدنم سست شد وقتی برگشتم انرژی منفی خیلی گرفتم ، تا شب پکر بودم هعی فکرش می افتادم
تو خونه شوهرمم پیشم نشسته بود میدیدمش بعد فکر و خیال اون آقا میومد تو سرم یه عذاب وجدان بدی بهم دست میداد خیلی حال مزخرفی بود
از اینکه از دیروز تا حالا داشتم بهش فکر میکردم حس خیانت دارم😭