وای چقدر یاده خودم افتادم،منم چن سال پیش همش به قکر برادرم بودم،کار نداشت بابام همیشه بهش گیر میداد،انقدر دعا کر م آخرش دعای مقاتل بن سلیمان رو با صدق دل خوندم روزی یک بار تا شغل مناسب پیدا کرد،از این بابت خدارو هر روز شکر میکنم.از اون روزا ۱۵ سال میگذره،نگران نباش خدا بزرگه حتما یه در واسش باز میکه ،الهی به حق آبروی حضرت زینب خواسته ی قلبت رو از خداوند بگیری،اللهی آمین